اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

2025/09/08

ایران تاریخی یا جمهوری اسلامی؟

 بررسی سوءاستفاده سیاسی از یک نام کهن

سلمان قربانی


.۱ مقدمه

نام‌ها در زندگی فردی و جمعی انسان‌ها صرفاً برچسب نیستند، بلکه حامل معنا، هویت و تاریخ‌اند. در جهان امروز، هر ملت و کشور نامی دارد که به آن پیوندی عمیق با حافظه تاریخی و فرهنگی مردمش می‌بخشد. نام «ایران» یکی از کهن‌ترین و پرمعناترین نام‌ها در تاریخ بشریت است. این نام نه تنها سرزمینی جغرافیایی را مشخص می‌کند، بلکه بار فرهنگی و تمدنی عظیمی را نیز به دوش می‌کشد؛ تمدنی که از هخامنشیان و اشکانیان گرفته تا ساسانیان و پس از آن، در شکل‌گیری جهان کهن و اسلامی نقش‌آفرینی کرده است.


با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، این نام با پسوندی جدید همراه شد:جمهوری اسلامی ایران. در نگاه نخست، این تغییر ظاهراً تنها یک تحول سیاسی و حقوقی بود، اما در عمل جمهوری اسلامی از نام ایران برای مشروعیت‌بخشی به خود استفاده کرد و کوشید میراث یک ملت تاریخی را در خدمت ایدئولوژی دینی و سیاسی قرار دهد. این مقاله تلاش می‌کند نشان دهد چگونه این استفاده ابزاری باعث تضاد میان «ایران تاریخی» و «ایران حکومتی» شد و چه پیامدهایی برای ملت ایران به همراه آورد.

 

۲. ایران در بستر تاریخی

ریشه نام ایران از واژه «آریا» می‌آید که به معنای «نجیب» یا «آزاد» است. در اوستا و متون پهلوی، واژه «ایران‌ویج» به‌عنوان سرزمین آریایی‌ها آمده است. در دوره ساسانی، اصطلاح «ایرانشهر» به‌معنای «سرزمین ایرانیان» به کار می‌رفت و این واژه برای نخستین بار شکل سیاسی-تمدنی گرفت.

در دوران باستان، ایران با امپراتوری هخامنشی به یکی از قدرت‌های بزرگ جهانی تبدیل شد و نخستین نمونه‌های حکومت متمرکز و قانون‌مدار را ارائه داد. در دوره اشکانیان و ساسانیان نیز نام ایران پیوندی عمیق با فرهنگ، دین و هویت مردمان داشت. پس از ورود اسلام، گرچه زبان و دین مردم تغییر یافت، اما نام ایران و میراث آن همچنان پابرجا ماند.

در دوره صفویان، با رسمیت یافتن تشیع، نوعی پیوند تازه میان هویت ایرانی و مذهب پدید آمد، اما باز هم نام ایران در کنار اسلام وجود داشت و به‌عنوان یک میراث مستقل زنده ماند. در دوره قاجار و پهلوی، «ایران» نام رسمی کشور در عرصه بین‌المللی شد و بازتاب‌دهنده تمدنی باستانی بود که در جهان جایگاه ویژه‌ای داشت.

 

۳. تغییر نام رسمی پس از انقلاب ۱۳۵۷

در فروردین ۱۳۵۸، رفراندومی برگزار شد که در آن مردم باید به یک پرسش پاسخ می‌دادند: «جمهوری اسلامی: آری یا نه؟». در این همه‌پرسی، گزینه دیگری در برابر مردم قرار نگرفت. با اعلام پیروزی جمهوری اسلامی، کشور به‌طور رسمی «جمهوری اسلامی ایران» نامیده شد.

این تغییر به‌ظاهر تنها افزودن یک پسوند بود، اما در عمل، بخش «اسلامی» به‌مرور بر بخش «ایران» غلبه یافت. جمهوری اسلامی کوشید تمام هویت ملی و تاریخی را در سایه ایدئولوژی دینی تعریف کند. پرچم ایران تغییر کرد و نماد شیر و خورشید کنار رفت تا جای خود را به نشانه‌ای اسلامی بدهد. تقویم، ادبیات رسمی، کتاب‌های درسی و حتی هنر و موسیقی، همه به سمت اسلامی‌سازی سوق داده شدند.

در چنین فضایی، ایران نه به‌عنوان کشوری با سابقه تمدنی چند هزار ساله، بلکه به‌عنوان «ام‌القرای جهان اسلام» معرفی شد. این تغییر معنایی، نخستین گام در مصادره نام ایران به نفع نظام جدید بود.

 

۴. استفاده ابزاری از نام ایران توسط جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی در طول چهار دهه گذشته بارها از نام ایران برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کرده است:

  • در عرصه داخلی: هرگونه مخالفت با حکومت، مخالفت با «ایران» قلمداد شد. مخالفان به‌جای «منتقد سیاسی»، «ضد ایرانی» نامیده شدند.
  • در عرصه بین‌المللی: اقدامات جمهوری اسلامی، از ماجراجویی‌های منطقه‌ای تا نقض حقوق بشر، همگی به نام «ایران» ثبت شد. در نتیجه، جهان بسیاری از رفتارهای حکومت را به کل ملت ایران نسبت داد.
  • در فرهنگ و تاریخ: میراث باستانی، از کوروش تا فردوسی، گاهی مصادره و گاهی سانسور شد؛ اما در هر صورت، جمهوری اسلامی کوشید نشان دهد که تنها نماینده واقعی «ایران» است.

این استفاده ابزاری موجب شد که مرز میان «ملت ایران» و «جمهوری اسلامی» در افکار عمومی جهان کمرنگ شود.

 

۵. پیامدهای داخلی

  1. شکاف اجتماعی: نسل جوان به‌ویژه پس از دهه ۱۳۸۰، کمتر خود را با نظام حاکم یکی دانست. برای بسیاری، «ایران» به‌معنای هویتی تاریخی و فرهنگی شد که با «جمهوری اسلامی» تفاوت داشت.
  2. کاهش حس تعلق ملی: زمانی که دولت مشروعیت خود را از دست می‌دهد، مردم برای جدا کردن خود از حکومت حتی نسبت به نام رسمی کشور فاصله می‌گیرند.
  3. دوگانه هویتی: بسیاری از ایرانیان خود را «ایرانی» می‌دانند نه «اسلامی». این شکاف میان ملیت و ایدئولوژی حاکم، به بحران هویت منجر شد.

 

۶. پیامدهای بین‌المللی

  1. تحریم‌ها و فشار جهانی: در چهار دهه گذشته، ایران بارها هدف تحریم قرار گرفته است. اما این تحریم‌ها به نام «ملت ایران» ثبت می‌شوند، نه صرفاً جمهوری اسلامی.
  2. تخریب تصویر ایران: کشوری که زمانی با شعر حافظ، معماری اصفهان و فلسفه ابن‌سینا شناخته می‌شد، امروز در رسانه‌های جهانی بیشتر با موضوعاتی چون برنامه هسته‌ای، اعدام و سرکوب معترضان شناخته می‌شود.
  3. همسان‌سازی ملت با حکومت: بسیاری از مردم جهان نمی‌دانند که ملت ایران با سیاست‌های حکومت تفاوت دارد. این امر، هویت فرهنگی ایران را در سطح جهانی تضعیف کرده است.

 

۷. نقدهای حقوقی و فلسفی

از دیدگاه حقوق بین‌الملل، ملت و دولت دو مقوله متفاوت‌اند. ملت مجموعه‌ای تاریخی و فرهنگی است که وجودش مستقل از نظام‌های سیاسی موقت ادامه دارد. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند، اما ملت باقی می‌ماند.

جمهوری اسلامی با استفاده از نام ایران، در واقع مالکیت یک نام تاریخی را مصادره کرده است. این پرسش مطرح می‌شود که آیا یک نظام سیاسی که تنها چند دهه عمر دارد، می‌تواند هویتی چند هزار ساله را به نام خود ثبت کند؟ پاسخ بسیاری از فیلسوفان و حقوق‌دانان این است که «خیر».

 

۸. راهکارها و چشم‌انداز آینده

  1. بازپس‌گیری هویت ملی: روشنفکران، نویسندگان و فعالان مدنی باید بر تمایز میان «ایران» و «جمهوری اسلامی» تأکید کنند. ایران یک ملت تاریخی است، نه یک نظام سیاسی.
  2. ترویج فرهنگ تاریخی: یادآوری میراث کوروش، فردوسی، حافظ و ابن‌سینا می‌تواند ایران را از انحصار ایدئولوژیک حکومت خارج کند.
  3. بازنگری در نام رسمی کشور: در آینده، امکان دارد ایران به‌جای «جمهوری اسلامی ایران» به نامی چون «جمهوری ایران» بازگردد تا هویت ملی بر هویت ایدئولوژیک غلبه کند.
  4. آگاهی جهانی: ایرانیان مهاجر و جامعه مدنی باید در سطح بین‌المللی توضیح دهند که ملت ایران با سیاست‌های جمهوری اسلامی یکی نیست.

 

۹. جمع‌بندی

نام «ایران» فراتر از هر نظام سیاسی است. این نام، میراث هزاران سال فرهنگ، تمدن و هویت است که نمی‌تواند به یک ایدئولوژی محدود شود. جمهوری اسلامی کوشیده است از این نام برای مشروعیت‌بخشی به خود استفاده کند، اما ملت ایران بارها نشان داده که میان «ایران تاریخی» و «ایران حکومتی» تفاوت قائل است.

بازگرداندن معنای اصیل «ایران» به مردم، نه تنها وظیفه‌ای فرهنگی بلکه ضرورتی سیاسی است. آینده ایران، آینده‌ای خواهد بود که در آن هویت ملی بر هویت ایدئولوژیک غلبه کند و جهان بار دیگر ایران را نه با اعدام و تحریم، بلکه با شعر، هنر، دانش و تمدنش بشناسد.

 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen

Hinweis: Nur ein Mitglied dieses Blogs kann Kommentare posten.